اما از سویی، با کمی دقت میتوان تحلیلی دیگر از واقعیت پشت پرده این اقدام نیز ارائه نمود.
ابتدا صرفنظر از موفقیت یا عدم موفقیت این اقدام باید در نظر داشت این حرکت ضد عرف با نقشهای دقیق توسط بنگاه دروغ پراکنی بیبیسی و با یک نگاه مغرضانه در هفته پاسداشت مقام معلم و در حالی که به واسطه این مناسبت توجه رسانهها، والدین و تقریباً عموم اقشار اجتماعی معطوف به معلم و مدرسه میباشد، مدیریت و اجرایی شد و این طراحی از پیش تعیین شده آنجا بیشتر مشهود میشود که شعری مبتذل و مستهجن که هیچ ارتباطی با مقام معلم ندارد دستمایه همخوانی دانشآموزان میشود.
اما در این مسیر طراحان به دنبال تعریف نقشی مجزا برای سه محور دانشآموز، معلم و مدرسه بودند که با کمی دقت متوجه خواهیم شد در بیشتر ویدئوها همخوانی جمعی دانشآموزان در محیط حیاط یا کلاس مدارس با مدیریت برخی معلم نماها فصل مشترکی محسوب میشود و دقیقاً منطبق بر همین سه ضلع آموزشی پس از تولید و توزیع گسترده ویدئوها در فضای مجازی وقت آن رسیده تا قسمت دوم نقشه عملیاتی شود و نتایج از قبل تعیین شده نقشه در قالب تحلیل رسانههای معاند و یا غافل از پشت پرده قضایا به مخاطبان القا شود.
نتایجی که میتوان آنها را ناظر به سه محور یاد شده این گونه جمعبندی کرد:
نخست، سیستم آموزشی در مقابل اجرایی نشدن سند ۲۰۳۰ از خود مقاومت نشان میدهد و در شرایطی که بسیاری از مراجع تصمیمگیری و تصمیم ساز در نظام، اجرایی شدن سند را به صلاح نمیدانند اما عوامل و اجزای سیستم آموزشی در پی اجرایی شدن آن ولو به سبک زیرزمینی آن میباشند.
دوم، دانشآموزان دارای ذائقه متفاوت از سیستم آموزشی هستند و اگر فضای باز توسط سیستم ایجاد شود، میشود کاملاً این تفاوت را مشاهده کرد و تلاشهای تربیتی و آموزشی خیلی مؤثر نبوده و دانشآموزان خیلی موافق با سناریوی پرورشی پیش نمیروند.
سوم ، معلمان که محور آموزش و پرورش فرزندان این سرزمین هستند چندان موافق با سبک وسیاق رسمی آموزشی نیستند و واقعیت دیدگاه تربیتی آنان متفاوت از شرایط فعلی میباشد.
بنابراین در مجموع میتوان نتیجه گرفت که سیستم آموزشی چیزی متفاوت از این قوانین موجود آموزش و پرورش را میطلبد چرا که دانشآموز، معلم و محیط آموزشی خیلی موافق با وضعیت فعلی نیستند.
حال در مقابل شاید بد نباشد تا تأملی منطقی برای مواجهه با مسئله داشته باشیم.
ابتدا پرسش و هشدار جدی به مسئولان محترم وزارت آموزش و پرورش که همواره و تقریباً در همه ادوار مدیریتی عملکرد آنها مورد مداقه مقام معظم رهبری بوده و در پی آن رهنمودهای فراوانی از ایشان در این خصوص میتوان برشمرد که نشان از اهمیت توجه به مسئله آموزش و پرورش دارد اما در مقابل باید اذعان کرد متأسفانه بسیاری از رهنمودهای معظم له همچنان بر زمین مانده و منتظر تدابیر مدیریتی متولیان میباشد. چگونه است که فضایی همچون یک سن نمایشی برای بازی بیبیسی و رسانههای معاند در بستر مدارس به وجود میآید در حالی که استعداد و ظرفیتهای مختلفی برای رصد فعالیتها، نگرش عوامل انسانی و تحرکات مشکوک در مدارس وجود دارد؟
جدا از بیتوجهی به جریان نفوذ در بدنه آموزشی و تربیتی و ضرورت جدی بها دادن به مقابله با آن، در یک نگاه خوشبینانه تنها میتوان این شوی تبلیغی در چند مدرسه را حاصل غفلت و سهلانگاری قلمداد کرد.
چگونه است که این همه اصرار دشمنان بر حمایت از اجرایی شدن سند ۲۰۳۰ را شاهد هستیم اما همچنان همتی جدی برای مقابله با این توطئه سرباز پروری غربی آمریکایی در مسئولان مشاهده نمیشود و در این فقره غیر عاقلانه است که انتخاب مدرسه، دانشآموز و شعر مستهجن آلوده به القای جنسی را بیربط به سند۲۰۳۰ محسوب کنیم و آثار آن را تابوشکنی قلمداد نکنیم اما در مقابل سیاه نمایی عدهای بیمار و یا کم سواد اعم از آنکه این ویدئو و حرکت را نشانه اعتراض به وضع موجود دانسته و چنین القا میکنند که معلم، دانشآموز و سیستم آموزشی به دنبال تحول به سمت مدل غربی میباشند و یا اینکه وضعیت نگرش دانشآموز و معلم تغییر یافته است و... .
یادآوری چند مسئله کاملاً ثابت میکند که این حرکت یک تلاش مذبوحانه و بسیار متفاوت از واقعیت کف میدان میباشد.
ابتدا باید گفته شود در مقام مقایسه، برگزاری یک نمایش در چند مدرسه نمیتواند آمار معقولی برای تعمیم آن به هزاران مدرسه فعال در کشور باشد و همچنین مقام معلم اجل از آن است تا بتوان چند نفر از پیاده نظام بیبیسی را به عنوان نماینده جامعه چند صد هزار نفری معلمان معرفی کرد.
سپس باید در خصوص دانشآموزان نیز توجه داشت که جدا از آنکه شرکت در برنامه مذکور بیشتر برآمده از هیجانات کودکی و نوجوانی آنان بوده تا اطلاع و اعتقاد به اهداف پشت پرده طراحان نقشه ؛بنابراین شاخص مطمئنی برای قضاوت در خصوص دیدگاه آنان نسبت به نظام و کشور نمیباشد.
اما در انتها بد نیست تا به صورت تیتروار در مقابل این شوآف رسانهای دشمن به برخی از فعالیتهایی که در چند دهه اخیر در حوزه دانشآموزی شکل گرفته و به لطف الهی هرساله با اقبال بیشتری مواجه میشود اشارهای داشته باشیم.
اعتکاف دانشآموزی که موجب جلای روح و قلب است و در هیچ سیستم آموزشی یافت نمیشود به جز مکتب اسلام.
اردوی راهیان نور و ادای احترام و اقتدا به مقام شهیدان به عنوان الگوهای رفتاری ایستادگی و ایثار در راه حق، سرمایهای است گرانمایه برای تربیت نسل آینده که در سایه گفتمان انقلابی حاصل شده و مایه تشویش مستکبران میباشد.
تلاش دانشآموزان در بزرگداشت مناسبتهایی همچون ۱۳ آبان، دهه فجر، هفته دفاع مقدس و... شاید بهتر بتواند تفسیرکننده میزان پایبندی به ارزشهای اسلامی انقلابی باشد.
اردوهای جهادی، حضور در مناسبتهای اسلامی مثل راهپیمایی عظیم اربعین، هیئتهای دانشآموزی، مسابقات قرآنی و صدها فعالیت شکل گرفته و دارای استمرار در مدارس تنها به واسطه اقتدا به اندیشههای مطهر استاد مطهری توسط دلسوزان تربیت انسان که برازنده نام معلم هستند محقق شده و ان شاءالله به مصداق ضمانت الهی «لیظهر علی الدین کله و لو کره المشرکون» باقی خواهد ماند و این همان مسیری است که در دستگاه عظیم آموزش و پرورش میتواند موجبات تربیت انسانهایی دانا، توانا، خردمند، پرهیزکار، پاکدامن،کارآمد، شجاع، هوشیار و اهل اقدام را فراهم کند.
نظر شما